حکیمی پسران را پند همی داد
حکایت حکیمی پسران را پند همی داد - گلستان سعدی - باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت معروفی از گلستان سعدی که در کتابهای درسی هم شاهدش بودیم حالا می خواهیم نمونه ای از سرمشق خوشنویسی آن را با هم ببینیم…
حکیمی پسران را پند همیداد که جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر بر محل خطر است یا دزد به یکبار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد. اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده وگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است، هر جا که رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.
وقتی افتاد فتنهای در شام / هر کس از گوشهای فرا رفتند
و حالا رونمایی میکنیم از دستخط زیبای استاد اعظم میرزاغلامرضا اصفهانی عزیز که این متن رو به زیبایی برامون نوشتن تا هم یک اثر زیبا به یادگار بمونه و هم ما سرمشق مناسبی برای مشق نظری و تقلیدی داشته باشیم که بنویسیم: (با کلیک بر روی اثر، تصویر با کیفیت را مشاهده بفرمایید)
متن خوشنویسی میرزاغلامرضا از حکایت حکیمی پسران را پند همیداد شیخ مصلح الدین سعدی پارسی (!)
دوستان عزیزم، این متن رو استاد میرزاغلامرضا اصفهانی چنین نوشتهاند:
هو الحی القیوم
حضرت مصلح الدین سعدی پارسی در گلستان فرموده رحمه الله علیه
حکیمی پسران را پند همی گفت جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا را اعتماد را نشاید
که ملک و دولت دنیا را اعتماد نمیشاید (همان نشاید= نیست) که سیم و زر (در سفر بر = این تیکه رو ننوشتهها!) محل خطر است تا دزد بیغما (به یغما = سرهم نوشته) ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد.
اما هنر چشمهایست زاینده و دولتیاست پاینده اگر صاحب هنر از دولت افتد غم نباشد
که هنر در نفس خود دولت است، چه هنرمند بی زر هر کجا رود قدر بیند و صدر نشیند
و دولتمندِ بیهنر (بیهنر) سختی بیند و لقمه چیند وقتی افتاد فتنه در شام
از این جا به بعد شعرش هست پس من هم فعلا یک اتودی می نویسم اگر شما بهتر خواندید لطفا پیام بدین که درستش کنم:
و دولتمندِ بیهنر (بیهنر) سختی بیند و لقمه چیند وقتی افتاد فتنۀ (بخوانید فتنهای) در شام / هر کس از گوشۀ (بخوانید گوشهای) فرا رفتند
پادشه زادگان بی دانش / بگدایی (به گدایی) بروستا (به روستا) رفتند / روستا زادگان دانشمند
بوزیری (به وزیری) پادشا رفتند / ظهر روز چهارشنبه هجدهم شهر ربیع الثانی شد (به معنی تحریر شد – نوشته شد – قلمی شد) 1302 (هجری شمسی هست)
سال یکهزار و سیصد و دو هجری (ییه؟!) نوشته گردید
مشقه الفقیر غلامرضا غفر ذنوبه
یا علی مدد است (که امضای همیشگی میرزا غلامرضا بوده و حتی اگر اسم نمی نوشتند این رو می نوشتند!)
نکات جالب خوشنویسی میرزاغلامرضا از کتابت حکیمی پسران را پند همی داد
در ابتدا در مورد ضعف و قوت ها این نکته بسیار جالبه که بسیاری از نوشتهها قلم انداز هستن یا به عبارتی با نیم قلم نوشته شده اند… درسته که در شکسته بسیاری از موارد با تمام قلم نوشته نمی شوند ولی اینجا دیگه خیلی از موارد رو می بینیم که بیشتر از ظرافت و نیش قلم استفاده شده!
برای نمونه در پیشانی کار «هو الحی» رو میبینیم که حتی «ی» در کلمه حی هم، ظاهراً نیمقلم اجرا شده.
و همچنین «ب» و «ن» های تعلیقی در کلماتی نظیر حضرت، الدین، گفت و… هیچیک تمام قلم اجرا نشدهاند.
لطفا این موارد هم یادم بندازین
این تصویر از یک وبلاگ خوشنویسی عزیز و محترم برداشته شده… توی منابع هم گداشتیم سر بزنین و تصاویر با کیفیت بگیرین و ببینین و مشق کنین (+)
طبق قاعده، موارد اولیه متن حکایت از سایت گنجور (+) برداشته شده، که از نسخههای خطی هم نمونههای زیادی داره، اگر دوست داشتین میتونین اونجا هم سر بزنین و ببینین و لذت ببرین
دیدگاهتان را بنویسید